سریال Fleabag سریالی که شخصیت اول آن نام ندارد

آشنایی با بهترین و پر رتبه ترین سریالهای دنیا

سریال Fleabag سریالی که شخصیت اول آن نام ندارد

۶,۸۲۰ بازديد
یادداشتی در رابطه با سریال Fleabag؛ کمدی تلخِ تلخ

 

سریال Fleabag مجموعه‌ای با بازی خیره‌کننده‌ی فیبی والر است که روزمرگی‌های شخصیت اصلی داستان که با مشکلات نه چندان عادی سرو کله می‌زند را نشان می‌دهد. در ادامه با گیم‌شات همراه باشید.

 

سریال Fleabag درواقع مجموعه‌ای از شخصیت‌های عادیست که در سرو کله زدن با چالش‌های مختلف زندگی مانند هر انسان دیگری دچار صدمه‌های روحی متفاوتی می‌شوند. باید خاطر نشان کرد که شخصیت‌های این سریال از جمله خود «فلیبگ» (Fleabag) به‌طور کامل دوست‌داشتنی و خوش‌برخورد نیستند. این نیز حاصل کشمکش‌های شخصیست که ممکن است برای هرکسی پیش‌بیاید، اما پیشرفت شخصیتی کاراکترها نیز داستان را دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.

در حقیقت اگر به دنبال سریالی امیدوارکننده به آینده می‌گردید که پس از تماشای پنج قسمت از فصل زمستان که افسرده‌کننده بوده، در قسمت آخر بهار را به تصویر می‌کشند، سخت در اشتباه خواهید بود و تماشای سریال Fleabag را توصیه نمی‌کنم.

به طور خلاصه و البته در نگاه اول، سریال Fleabag درواقع داستان بدبختی‌ها و زندگی آدمی است که کمتر چیزی در زندگیش درست پیش می‌رود. شخصیت اصلی داستان یعنی فلیبگ، صاحب کافی شاپیست که بیشتر به جای منبع درآمد، پولش را هدر می‌هد. نامزدِ او به دلیل یکسری از رفتارهای ناخوش‌آیندش، او را برای چندمین‌بار ترک می‌کند و وی وارد رابطه‌های اشتباه و کوتاه مدت با افراد بدی می‌شود. پس از از دست دادن مادرش که یکی از شخصیت‌های موردعلاقه‌ی وی بود، پدرش با زنی که شخصیت ناخوش‌آیندی داشته ازدواج می‌کند. و مدت زیادی نگذشته که صمیمی‌ترین دوستش به طور عمدی در تصادف با ماشین جان خود را از دست می‌دهد. فلیبگ پی‌درپی، یک خاطره‌ی  ناخوش‌آیند در زندگیش مانند تروما که به دلیل تصمیمات اشتباه او افتاده است را به یاد می‌آورد و این سانحه برای او بزرگ‌تر از چیزیست که درحالت عادی با آن کنار بیاید.

سریال Fleabag

اگر هنوز با خواندن متن بالا، مشتاق به تماشای سریال Fleabag هستید، باید به شجاعتتان افتخار کرد. با وجود تمام اتفاقات ناخوش‌آیندی که برای فلیبگ پیش‌می‌آید، باز هم داستان جوری شما را جذب می‌کند که مجبور به تماشای قسمت بعدی آن می‌شوید.

سریال Fleabag توسط «فیبی والر برج» (Phoebe Waller Bridge) ساخته و نوشته شده است و خودش نیز در نقش شخصیت اصلی داستان ظاهر می‌شود. شاید در نگاه اول هیچ‌کدام از شخصیت‌های داستان حتی کمی هم دوست‌داشتنی به نظر نرسند، البته به جز دوست صمیمی او که کاملا در خاطرات فلیبگ شخصیتی خوش‌رو و مهربان داشته و حالا از بین رفته است، اما با گذشت اندک زمانی شما کاملا با شخصیت‌اصلی احساس همدردی خواهید کرد، چراکه اتفاقاتی که برای فلیبگ می‌افتد هر آدمی را از پا درخواهد آورد، اما فلیبگ همچنان سعی در سپری کردن زمان، با لبخندی بزرگ برروی لبانش دارد.

معمولا در حالت عادی برای شخصیت‌هایی این چنین، که مشکلات خانوادگی زیادی داشته‌اند، شخصی به عنوان صمیمی‌ترین دوستشان تعریف شده که درواقع تکیه‌گاه آنان است اما در سریال Fleabag شخصیت اصلی داستان حتی در این زمینه نیز شانس خوبی نداشته و صمیمی‌ترین دوستش را در بدترین موقعیت از دست می‌دهد.

فصل اول سریال Fleabag که در سال 2016 منتشر شد، بیشتر حال و هوای آشنایی با شخصیت اصلی و زندگی او و همچنین اتفاق بزرگی که زندگی او را دگرگون کرده است را داشت. اما فصل دوم سریال Fleabag که در سال 2019 منتشر شد، پیشرفت شخصیتی فلیبگ و همینطور بقیه شخصیت‌های داستان را نشان می‌دهد. سریال Fleabag با اینکه جَوی افسرده داشته و همچنان با اتفاقات ناخوش‌آیند مختلف شمارا سورپرایز خواهد کرد، اما طنز تلخ و همچنین دل‌نشینی که همواره توسط خود فلیبگ شاهد آن خواهید بود داستان را چندین برابر زیبا می‌کند. تماشای زندگی شخصیت اصلی و اعتماد به نفس بالای وی، علاوه بر شخصیت شکننده و ضرب‌دیده‌ی او داستان را به طرز عجیبی جذاب می‌کند.

در فصل دوم سریال Fleabag شاهد ابراز احساسات واقعی شخصیت اصلی داستان خواهید بود و با اینکه مخاطب اصلی داستان خود بینندگان هستند و فلیبگ از طریق دوربین با تماشاچیان صحبت می‌کند و حسش را نسبت به هرصحنه بیان خواهد کرد، اما در فصل دوم برقراری ارتباط تماشاچیان با فلیبگ بسیار راحت‌تر خواهد بود، چراکه اینبار داستان بیشتر روی زندگی عاطفی وی متمرکز است.

برای مثال در قسمت دوم از فصل دوم سریال،  فلیبگ به یک جلسه مشاوره مراجعه می‌کند و هنگامی که درحال مکالمه درمورد مشکلات شخصیش است، مشاور از او می‌پرسد که آیا فلیبگ دوستانی دارد که با آن‌ها صحبت کند، و این مسئله برای فلیبگ بسیار دردناک و سخت است چرا که صمیمی‌ترین دوستش را در سانحه تصادف از دست داده است و او خودش را مقصر اصلی این ماجرا می‌داند. فلیبگ همچنان اصرار دارد که دوستان دیگری نیز دارد و اینبار به دوربین چشمک می‌زند، چراکه ما به عنوان تماشاچیان دوستان او هستیم.

بدون شک سریال Fleabag یکی از تماشایی‌ترین سریال‌هایی خواهد بود که با آن مواجه می‌شوید، شخصیت‌پردازی بی‌نظیر و همچنین ارتباط شخصیت اصلی داستان با تماشاچیان بسیار دلنشین است، اما به نظر من همین دو فصل برای خود فلیبگ کافی بود تا داستان را از زاویه‌ای دیگر به ما نشان دهد. من حاضرم بارها و بارها بازی خیره‌کننده‌ی والر بریج را تماشا کنم، اما از طرفی هم دلم می‌خواهد خود فلیبگ به‌جز تماشاچیان دوستانی دیگر پیدا کند و افرادی جدید آشنا شود و این آرزوی من برای تمام افرادیست که اگرچه تنها نیستند اما احساس تنهایی می‌کنند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.