شنود Wire مصداق بارزی از سریالی است که میتواند کوچک شروع کند و کم کم به گسترهی وسیعی از مسائل بپردازد، اما در عین حال هسته و شفافیت چشمانداز خود را از دست ندهد. شنود Wire — که در طول پخش خود تقریبا در تمام سطوح عالی عمل کرده است — را میتوان بهترین سریال تمام تاریخ دانست. در این مطلب به ۱۴ دلیل آن میپردازیم:
۱۴. جهانی و بدون زمان است
داستان شنود Wire حول محوریت یک شهر اتفاق میافتد: بالتیمور. و دورهی زمانی آن ابتدای قرن بیست و یکم است. با این حال، بسیار فراتر از این چارچوب مکانی و زمانی روایت میشود. تحلیل و بررسی این سریال از رفتار انسانها و ساختار قدرت و تقلای آنها تقریبا با هر دورهی زمانی در تاریخ بشریت همخوانی دارد.
یک درام سیاسی که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ از شبکه ان بی سی پخش شد. داستان درباره یک شخصیت سیاسی تخیلی است و از نگاه او فرایند سیاسی را در مقابل دیدگان تماشاگر قرار میدهد.
این سریال به خاطر جنبههای رئالیسم خود تحسین شد (علاوه بر نویسندگی و بازیگری در ۲۷۷ قسمت نامزد شد و ۸۷ جایزه برد)، اما برخی از منتقدین فیلم را بیش از حد خوشبینانه میدانستند. با این حال این سریال الهام بخش بسیاری از کارمندان واشینگتن بود که به لطف این سریال حرفه خود را ادامه دادند.
سریال تلویزیونی The Sopranos با نام «سوپرانوها» شناخته میشود. ترجمه درستتر به نظر «خانواده سوپرانو» است. در یادداشت حاضر اما از این سریال با نام «سوپرانوها» یاد خواهیم کرد. این سریال تلویزیونی در زمان پخش در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ و حتی اکنون توجه افراد زیادی را بهخود جذب کرد. در یادداشت حاضر از این میگوییم که چرا سریال «سوپرانوها» نمونهای از یک متن مدرنیستی محسوب میشود.
توجه داشته باشید که ما در این یادداشت به «مدرنیسم» به منزلهی جنبشی ادبی خواهیم پرداخت و به «مدرنیته» کاری نخواهیم داشت. مدرینته دورهای تاریخی محسوب میشود، درحالیکه مدرنیسم جنبشی ادبی است که در ادامه توضیحاتی درباره آن را بهدست خواهیم داد و یادداشت حاضر نیز درباره همین جنبش ادبی خواهد بود. برای آغاز کار و در ابتدا باید به این سؤال پاسخ بدهیم که منظور از متن مدرنیستی چیست؟ پاسخ به این سؤال در وهله اول سخت نیست، متن مدرنیستی متنی است که از اصول و مفروضات مدرنیسم پیروی میکند. اما حالا سؤال اصلی این است که مدرنیسم یعنی چه؟ منظور از مدرنیسم چیست و این مدرنسیم چه ویژگیهایی دارد یا اصول و مفروضات آن چه هستند؟ مدرنیسم جنبشی ادبی است که پس از رئالیسم آغاز شد. مدرنیسم در قامت یک جنبش، به اواخر قرن نوزدم میلادی و اوایل قرن بیستم میلادی مربوط میشود، البته در این مورد تاریخهای گوناگونی بیان شده است. برخی آغاز مدرنیسم در ادبیات را مصادف با سال ۱۹۰۰، برخی ۱۸۹۰ و برخی حول و حوش ۱۹۳۰ میدانند. متفکران اصلی جنبش مدرنیسم افرادی همچون کارل مارکس، چارلز داروین، زیگموند فروید، فردریک نیچه، فردینارد دوسوسور و آلبرت انیشتین محسوب میشوند. در رابطه با «سوپرانوها» مهمترینِ این افراد را میتوان زیگموند فروید، روانکاو آلمانی دانست.
احتمالا اگر شما هم جز آن دسته باشید که The Office را ندیدهاید با خودتان میگویید مگر یک دفتر ساده و یک زندگی روتین و اداری چه جذابیتی برای سریال کمدی دارد؟ اما اگر صبر کنید، اداره شما را شگفت زده میکند. سریالی پر از نکات خندهدار، درام های عمیق و طنز سیاه که به نسبت دیگر سیتکام هایی مانند Friends و How i met your mother یک سر و گردن بالاتر است.
آفیس داستان به ظاهر مستند یکی از شعب داندرمفلین، شرکت زنجیرهای فروش کاغذ، در شهری به نام اسکرانتون را روایت میکند که در رأس این شرکت مایکل اسکات با بازی Stave Carrel قرار دارد. مایکل در همان ابتدا ماگ معروف خود را به ما نشان میدهد که رویش نوشته شده World’s Best Boss و توضیح میدهد که این ماگ را خودش برای خودش خریده چرا که باور دارد بامزهترین، بهترین و جالبترین رئیس دنیاست اما همین او و کارمندانش را به دردسر میاندازد. دردسرهایی که هوشمندانه در طی داستان با واکاوی شخصیت مایکل یکی از بهترین کاراکتر های طنز تلویزیون آمریکا را برایمان شکل میدهد.
این سریال آمریکایی در اصل برگرفته شده از یک سریال انگلیسی به همین نام و در سال ۲۰۰۱ است که تنها با پخش دو فصل متوقف شد، اما شبکه NBC بعدتر تصمیم به بازسازی کامل آن گرفت. البته در دو فصل اول سریال آفیس آمریکایی تلاشهایی برای ادای دوبارهی آفیس قبل صورت گرفت اما بعدتر این گروه راه خود را برای ساخت یکی از درخشانترین سیتکامهای تاریخ پیدا کرد. همین دو فصل ابتدایی نسبتا ضعیف یکی از نقاط ضعف سریال برای پیدا کردن مخاطب است، اما مخاطبان حوصلهدارتر با ادامه دادن این سریال متوجه تفاوت اساسی آن با بقیه سیتکامهایی مانند Big Bang Theory و Friends خواهند شد. سیتکامهای نسل ساینفیلد که از الگوهای یکسانی برای خنداندن مخاطب پیروی میکردند در برابر خلاقیتهای آفیس هیچ توانی برای مقابله ندارند!
از آنجایی که سرویسهای پخشکننده خیلی بیشتر از گذشته فعالیتهای خود را پی میگیرند، نتفلیکس نیز از قافله عقب نمانده است و در حال حاضر تولیدات بیشتری را عرضه میکند. تولیداتی که قادرند اکثر مخاطبان را با خود همراه کنند. یکی از ستایششدهترین سریالهای این شبکه، «تاج است که شرح زندگی و کوششهای پادشاه سلطنتی فعلی بریتانیا، ملکه الیزابت دوم، را به نمایش میگذارد. دو فصل نخست سریال بر دوران اولیه سلطنت ملکه، از ازدواج وی با شاهزاده فیلیپ، تاجگذاری او و چیزهای بیشتری تمرکز میکرد.
«تاج» در حال حاضر در مرحله پستولید فصل سوم خود قرار گرفته است و طرفداران مشتاقانه منتظر قطعه دیگری از این درام بریتانیایی هستند. گرچه برخلاف فصلهای گذشته، فصل سوم سریال «تاج» با تغییرات بیشتری نسبت به قبل باز خواهد گشت. با بازیگران متفاوت و یک دوره آشفته برای پوشش دادن که مطمئناً به طور کامل با فصول گذشته خود مطابق است. قبل از تماشای سریال بهتر است کمی جستجو کنید تا هر آنچه که نیاز دارید درباره فصل سوم «تاج» بدانید را دریابید.
در دورهای زندگی میکنیم که ابرقهرمانان قلههای شهرت و محبوبیت را درنوردیدهاند و به عضو جداییناپذیر هنر هشتم تبدیل شدهاند. فیلمها و سریالهایی ابرقهرمانمحور که بر اساس کمیک بوکها یا بدون الهامگیری از آنها تولید میشوند، عضو جداییناپذیر صنعت تصاویر متحرک هستند و ارتباطهای معناداری را با هم شکل میدهند. قطعا وقتی کمیت این آثار بیشتر از حد مشخصی شود، شاهد شباهتهایی غیرقابل اجتناب خواهیم بود. سریال The Boys اما اتمسفر خاص و متفاوتی خلق میکند که نه تنها بکر است، بلکه حسابشده و دقیق دنبال میشود.
شرلوک هولمز نام یک کاراگاه خصوصی و شخصیتی داستانی است که (بر اساس داستانها) تولدیورکشایر انگلستان و در اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ فعالیت میکرده است. شخصیت داستانی شرلوک هولمز نخستین بار در سال ۱۸۸۷م توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد.
معروف بودن هولمز به خاطر قدرت استثایی او در مشاهده جزئیات و حل منطقی مسائل بر اساس آن است، قدرتی که وی را بدون شک معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و یکی از مشهورترین شخصیتهای داستانی ساختهاست و علاوه بر همراه همیشگی او «دکتر واتسن» و مأموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وا میدارد. نام کامل او ویلیام شرلوک اسکات هولمز است. شرلوک هولمز در داستانهای اصلی هیچگاه خود را کاراگاه خصوصی نخوانده، بلکه به عنوان کارگاه مشاور خود را میخواند و در نوع خود تک است